شهرآرانیوز - اولین اثری که در خراسان با امضای مدیرکل عتیقات و علیاصغر حکمت، وزیر معارف، ثبت ملی شد، بنایی سنگی متعلق به دوره ساسانی است و ازآنجاکه بناهای سنگی به همان اندازه که دشوارتر از بناهای آجری ساخته میشوند، زیبایی بیشتری هم دارند، میتوان گفت سوای همه ویژگیهای خاصش، ابهتی بیحدوحصر دارد.
نام این اولین اثر ثبتملیشده خراسان که با مصالح سنگی ساخته شده است، «بازههور» است و به نقل از محمدکریم پیرنیا در کتاب «سبکشناسی معماری ایران»، احتمالا نخستین چهارطاقی پیش از دوره ساسانی است. چهارطاقی بازههور، اما بهجز این چند ویژگی، کهنترین گنبد یافتشده در ایران نیز بهشمار میرود. این چهارطاقی شهریور ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی جا خوش کرد.
«بازه» در لغت یعنی زمین هموار بین دو کوه و «هور» بهمعنای خورشید است. بازههور نیایشگاهی است باستانی در سر راه تربتحیدریه به مشهد. چهارطاقی بازه هور در جاده قدیم این مسیر و در جنوب رباطسفید قرار دارد؛ البته در روستای کوچک رباطسفید چند اثر تاریخی دیگر هم هستند؛ ازجمله رباط یا کاروانسرای دوره تیموری روستا که دلیل نامگذاری آن شده است.
در جنوب رباطسفید، جادهای است که بهسمت تربتحیدریه میرود. تقریبا پس از گذشتن از آخرین بنای روستا، سمت چپ جاده آسفالت، یک جاده خاکی است که به بلندی یک تپه میرسد.
هنگام بالارفتن از این تپه، درست در امتداد دید، بنایی سنگی رفتهرفته خودش را نشان میدهد که تازه پس از اینکه کامل نمایان شود، ابهتش را تحمیل میکند. کمی جلوتر در طول جاده آسفالت نیز گردنه کوهستانی منطقه شروع میشود که بر فراز یکی از کوههایش، قلعهای موسوم به قلعه دختر قرار گرفته است که به آتشکده بازههور اشراف دارد، با این حال هنوز عدهای بهدلیل کمبود شواهد و مدارک، در نیایشگاه یا آتشکده بودن آن تردید دارند و آن را هسته مرکزی یک مجموعه معماری میدانند.
اهمیت بازههور در یافتههای باستانشناسی شرق ایران بهحدی بوده که باستانشناسان و پژوهشگران فراوانی را بهسمت خودش کشانده است. آندره گدار، باستانشناس و ایرانشناس مشهور فرانسوی، نیز این بنا را بیتردید از بناهای دوره ساسانی و متعلق به قرن سوم میلادی میداند.
آنچه از بازههور مانده، بنایی مربع است که سه درگاه بلند و عریض با ایوانهایی چشمنواز دارد. بهنظر میرسید ورودی اصلی از سمت غرب و همان جاده خاکی بوده باشد که به بالای تپه میرسد، اما یافتههای جدید این را نمیگویند. در دو سوی شمال و جنوب آن نیز دو درگاه همسان قرار دارد.
طاقهای هلالی که در همهجای بنا دیده میشود، نیز از زیباییهای بازههور است. همین فضای باقیمانده از مجموعه بناهای بازههور، ممکن است یک هشتی یا تالار ورودی بوده باشد؛ زیرا در دو سوی شمالی و جنوبی پی ملحقات دیگر بنا یافت شده است. مصالح اصلی این چهارطاقی مثل دیگر نمونههای ساسانی آن، لاشهسنگ و گچ و ماسه است که برای نماسازی، سطح صاف سنگها رو به بیرون قرار گرفته است.
اما آنچه تاکنون بازههور و گنبدش را ویژه کرده بود، نوآوری سوارکردن گنبدی گرد بر بنایی مربعشکل بود. در این شیوه که در آن زمان بینظیر بوده است، بهکمک تیرهای چوبی پلان مربع را به هشتضلعی تبدیل کرده و سپس بنای دایرهای گنبد را بر آن سوار کرده بودند. درنتیجه، بار اصلی گنبد تخممرغی چهارطاقی بازههور بر دوش جرزها و پایههای بنا گذاشته شده است. اینگونه گوشهسازی یا دراصطلاح معماری گوشوارهسازی، بعدها و در دورههای مختلف تکمیل شد و نهفقط پایگاه معماری ایرانی شد، بلکه در دوره اسلامی به جایگاه هنر مقرنسکاری و گچکاری بدل شد.
چشمانداز بازههور از ارتفاع تپه سیزدهمتری به محیط اطرافش خوب است. درگاه شمالی چهارطاقی که رو بهسوی رباطسفید دارد، با دالانی که دو سوی شرق و غرب آن بسته میشده، محصور بوده است. با وجود این، یافتههای جدیدتر نشان میدهد به قرینه دالان شمالی، دالانی نیز جلو ایوان جنوبی بوده و حتی ایوان غربی هم مثل ایوان شرقی مسدود بوده است.
درنتیجه، این یافتهها نشان میدهد که ورودی اصلی بنا ممکن است از درگاه جنوبی باشد. موضوع دیگری که در کاوشهای جدید بازههور رخ نمود، سفالهای منطقه و همچنین پیدا نشدن شواهدی دال بر آتشکدهبودن بناست. طبق یافتههای میثم لبافخانیکی و براساس گزارشی که زمستان ۱۳۹۳ در مجله «اثر» چاپ کرده است، سفالهای یافتشده در منطقه بازههور مربوطبه نیمه دوم دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی است.
اما نظر دیگر لبافخانیکی بسیار مهمتر و حساستر است و روی دیگر سکه تاریخنگاری بناست. ازآنجاکه چهارطاقی بازههور به ابتداییترین شکل ممکن و بدون بخش انتقالی و ساقه گنبد ساخته شده است، بسیاری از پژوهشگران آن را نمونه اولیه این نوع پوشش و مربوطبه مرحلهای پیش از گوشهسازی پیشرفته در بناهای گنبددار میدانند، اما لبافخانیکی باتوجهبه سفالینههای منطقه، نظر دیگری دارد که در پژوهشهای آینده احتمال آن را هم باید درنظر گرفت.
لباف در همان گزارش میگوید استفاده کردن از تیرهای چوبی و اجرا نکردن گوشهسازی فیلپوش بهدلیل عجله در تمام کردن کار احداث بنا و به این دلیل بوده است که معمارانش مهارت گوشهسازی نداشتهاند. درنتیجه، معماران محلی بدون توجه به مراحل تکامل معماری و بدون آنکه به جنبههای هنری و زیباییشناسی اثر فکر کنند، صرفا در فکر ایجاد پوششی برای چهارطاقی بازههور بودهاند.
با همه این تفاصیل، آنچه از اطلاعات تاریخی ما تاکنون پیداست، بنای چهارطاقی بازههور بخشی از یک مجموعه معماری بزرگتر است و اطراف بنا، فضای ستوندار و تزیینات گچبری نیز یافت شده است که نشاندهنده اهمیت و بزرگی این چهارطاقی است و امیدواریم پژوهشهای آینده روزبهروز ماجرای چهارطاقی دره خورشید را روشنتر کند.